معنی فارسی depictor

B1

دیپیکتور، کسی که چیزی را به تصویر می‌کشد یا نمایانگر است.

One who depicts or portrays something, especially in art or literature.

example
معنی(example):

یک دیپیکتور تاریخ می‌تواند رویدادهای گذشته را زنده کند.

مثال:

A depictor of history can bring past events to life.

معنی(example):

دیپیکتور از رنگ‌های زیادی برای افزایش حس استفاده کرد.

مثال:

The depictor used many colors to enhance the mood.

معنی فارسی کلمه depictor

: معنی depictor به فارسی

دیپیکتور، کسی که چیزی را به تصویر می‌کشد یا نمایانگر است.