معنی فارسی depigmentation
B1رنگزدایی، کاهش یا از دست دادن رنگدانههای طبیعی پوست، معمولا ناشی از مشکلات پوستی یا استفاده از محصولات خاص است.
A loss of skin color due to the reduction or absence of pigment, often related to skin disorders or environmental factors.
- NOUN
example
معنی(example):
رنگزدایی میتواند به دلیل شرایط مختلف پوستی رخ دهد.
مثال:
Depigmentation can occur due to various skin conditions.
معنی(example):
او پس از استفاده از یک محصول پوستی خشن، رنگزدایی را مشاهده کرد.
مثال:
She noticed depigmentation after using a harsh skin product.
معنی فارسی کلمه depigmentation
:
رنگزدایی، کاهش یا از دست دادن رنگدانههای طبیعی پوست، معمولا ناشی از مشکلات پوستی یا استفاده از محصولات خاص است.