معنی فارسی deplaceable
B1قابل جابهجایی، به قابلیت انتقال چیزی از یک مکان به مکان دیگر اشاره دارد.
Able to be moved from one place to another.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مبلمان قابل جابهجایی است و به راحتی میتوان آن را منتقل کرد.
مثال:
The furniture is deplaceable and can be easily moved.
معنی(example):
این دستگاه برای راحتی به گونهای طراحی شده است که قابل جابهجایی باشد.
مثال:
This device is designed to be deplaceable for convenience.
معنی فارسی کلمه deplaceable
:
قابل جابهجایی، به قابلیت انتقال چیزی از یک مکان به مکان دیگر اشاره دارد.