معنی فارسی deplantation
B1برداشت، به فرآیند حذف گیاهان از خاک اشاره دارد.
The process of removing plants from the ground.
- NOUN
example
معنی(example):
برداشت درختان در فصل زمستان اتفاق میافتد.
مثال:
The deplantation of trees happens during the winter season.
معنی(example):
پس از برداشت، کاشت دوباره برای اکوسیستم مهم است.
مثال:
Replanting after deplantation is important for the ecosystem.
معنی فارسی کلمه deplantation
:
برداشت، به فرآیند حذف گیاهان از خاک اشاره دارد.