معنی فارسی depolarization
B2پدیدهای که در آن اختلاف پتانسیل در دو طرف غشای سلول کاهش مییابد.
The process in which a cell's membrane potential becomes less negative (or more positive).
- NOUN
example
معنی(example):
قطبیزدایی زمانی رخ میدهد که نورون مثبتتر میشود.
مثال:
Depolarization occurs when the neuron becomes more positive.
معنی(example):
درک قطبیزدایی برای مطالعه پتانسیلهای اقدام ضروری است.
مثال:
Understanding depolarization is essential for studying action potentials.
معنی فارسی کلمه depolarization
:
پدیدهای که در آن اختلاف پتانسیل در دو طرف غشای سلول کاهش مییابد.