معنی فارسی depolarizer
B2ابزاری برای کاهش یا از بین بردن بار الکتریکی در یک مدار.
A device used to eliminate or reduce polarization in electrical systems.
- NOUN
example
معنی(example):
قطبزدا در مدار به مدیریت ولتاژ کمک کرد.
مثال:
The depolarizer in the circuit helped to manage the voltage.
معنی(example):
مهندسان اغلب از یک قطبزدا برای ایمنی در سیستمها استفاده میکنند.
مثال:
Engineers often use a depolarizer to ensure safety in systems.
معنی فارسی کلمه depolarizer
:
ابزاری برای کاهش یا از بین بردن بار الکتریکی در یک مدار.