معنی فارسی depower

B2

خاموش کردن یا از کار انداختن انرژی یا توان یک وسیله.

To remove power or energy from a device or system.

verb
معنی(verb):

To reduce the power of; to strip power from.

example
معنی(example):

ما باید دستگاه را قبل از سرویس کردن خاموش کنیم.

مثال:

We need to depower the device before servicing it.

معنی(example):

برای جلوگیری از حوادث، همیشه ابزارها را زمانی که استفاده نمی‌کنید خاموش کنید.

مثال:

To prevent accidents, always depower the tools when not in use.

معنی فارسی کلمه depower

: معنی depower به فارسی

خاموش کردن یا از کار انداختن انرژی یا توان یک وسیله.