معنی فارسی deprave
C1 /dɪˈpɹeɪv/فاسد کردن، به ویژه از نظر اخلاقی.
To make someone morally bad or evil.
- verb
verb
معنی(verb):
To speak ill of; to depreciate; to malign; to revile
معنی(verb):
To make bad or worse; to vitiate; to corrupt
example
معنی(example):
داستان نشان میدهد که چطور طمع میتواند شخصیت یک فرد را فاسد کند.
مثال:
The story shows how greed can deprave a person's character.
معنی(example):
برخی معتقدند که مواجهه با خشونت میتواند کودکان را فاسد کند.
مثال:
Some believe that exposure to violence can deprave children.
معنی فارسی کلمه deprave
:
فاسد کردن، به ویژه از نظر اخلاقی.
