معنی فارسی deprivals
B2محرومیتها به موارد متعدد محروم شدن اشاره دارد.
Instances or conditions of being deprived; plural of deprival.
- NOUN
example
معنی(example):
محرومیتهایی که کودکان در فقر با آن مواجه هستند، نگرانکننده است.
مثال:
The deprivals faced by children in poverty are alarming.
معنی(example):
محرومیتهای متعدد میتوانند بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارند.
مثال:
Multiple deprivals can affect a person's mental health.
معنی فارسی کلمه deprivals
:
محرومیتها به موارد متعدد محروم شدن اشاره دارد.