معنی فارسی deproteinize

B2

پروتئین‌زدایی به عملی اطلاق می‌شود که طی آن پروتئین‌ها از یک ماده یا نمونه حذف می‌شوند.

To remove proteins from a substance or sample.

verb
معنی(verb):

To remove protein from a substance or mixture

example
معنی(example):

دانشمند می‌خواست نمونه را برای تجزیه و تحلیل پروتئین‌زدایی کند.

مثال:

The scientist wanted to deproteinize the sample for analysis.

معنی(example):

برای پروتئین‌زدایی شیر، آن را به دمای خاصی گرم کنید.

مثال:

To deproteinize the milk, heat it to a certain temperature.

معنی فارسی کلمه deproteinize

: معنی deproteinize به فارسی

پروتئین‌زدایی به عملی اطلاق می‌شود که طی آن پروتئین‌ها از یک ماده یا نمونه حذف می‌شوند.