معنی فارسی depthing

B1

عمیق‌سازی، عمیق‌تر کردن و تقویت جزئیات یا تحلیل‌ها.

The action of making something deeper or more complex.

example
معنی(example):

هنرمند لایه‌ها را در نقاشی‌اش عمیق‌تر می‌کند.

مثال:

The artist is depthing the layers in her painting.

معنی(example):

ما بر عمیق کردن تحلیل داده‌ها تمرکز داریم.

مثال:

We are focusing on depthing the analysis of the data.

معنی فارسی کلمه depthing

: معنی depthing به فارسی

عمیق‌سازی، عمیق‌تر کردن و تقویت جزئیات یا تحلیل‌ها.