معنی فارسی deputator

B1

شخصی که به عنوان نماینده یا واسطه عمل می‌کند.

An individual who acts as a representative or delegate.

example
معنی(example):

نماینده به طور بی وقفه تلاش کرد تا نیازهای گروه را حمایت کند.

مثال:

The deputator worked tirelessly to advocate for the group's needs.

معنی(example):

به‌عنوان یک نماینده، او ارتباط میان جامعه و مقام‌ها را تسهیل کرد.

مثال:

As a deputator, she facilitated communication between the community and officials.

معنی فارسی کلمه deputator

: معنی deputator به فارسی

شخصی که به عنوان نماینده یا واسطه عمل می‌کند.