معنی فارسی derfness
B1درخشش به معنای کیفیت یا حالت جذاب و زنده بودن در هر زمینهای است.
The quality or state of being vibrant and lively in any context.
- OTHER
example
معنی(example):
درخشش موسیقی حس زنده بودن را در همه به وجود آورد.
مثال:
The derfness of the music made everyone feel alive.
معنی(example):
من به درخشش اجرای رقص او تحسین کردم.
مثال:
I admired the derfness of her dance performance.
معنی فارسی کلمه derfness
:
درخشش به معنای کیفیت یا حالت جذاب و زنده بودن در هر زمینهای است.