معنی فارسی derham
B1درهم به معنای ترکیبی از مواد اولیه بهطور غیررسمی باشد.
A blend or mixture of ingredients informally used.
- OTHER
example
معنی(example):
من یک درهم از مواد باقیمانده درست کردم.
مثال:
I made a derham from leftover ingredients.
معنی(example):
دستور تهیه به یک درهم گیاهان نیاز داشت.
مثال:
The recipe called for a derham of herbs.
معنی فارسی کلمه derham
:
درهم به معنای ترکیبی از مواد اولیه بهطور غیررسمی باشد.