معنی فارسی derivable

B1

قابل deriv شدن، اشاره به واژه یا اصطلاحی که می‌توان از آن ساخت‌های جدیدی تولید کرد.

Capable of being derived or extracted from a root or original source.

example
معنی(example):

بسیاری از صفت‌ها از اسم‌ها deriv می‌شوند.

مثال:

Many adjectives are derivable from nouns.

معنی(example):

آیا این مفهوم در اصطلاحات زبانی deriv پذیر است؟

مثال:

Is this concept derivable in linguistic terms?

معنی فارسی کلمه derivable

: معنی derivable به فارسی

قابل deriv شدن، اشاره به واژه یا اصطلاحی که می‌توان از آن ساخت‌های جدیدی تولید کرد.