معنی فارسی derival

B1

دریافت، فرایند یا عمل حاصل کردن یا منبع گرفتن از چیزی.

The act of deriving or obtaining something from a source.

example
معنی(example):

تعبیر اصطلاح در کتاب درسی توضیح داده شده است.

مثال:

The derival of the term is explained in the textbook.

معنی(example):

او در پایان‌نامه‌اش به بررسی توسعه ایده‌ها پرداخت.

مثال:

She discussed the derival of ideas in her thesis.

معنی فارسی کلمه derival

: معنی derival به فارسی

دریافت، فرایند یا عمل حاصل کردن یا منبع گرفتن از چیزی.