معنی فارسی derivationally

B2

از نظر مشتق‌سازی، به شیوه‌ای که ارتباط بین واژه‌ها را نشان می‌دهد.

In a way that shows the derivation or relation between words.

example
معنی(example):

واژه‌ها می‌توانند به‌طور مشتق‌سازی به یکدیگر مرتبط باشند تا ارتباطشان را نشان دهند.

مثال:

Words can be derivationally related to show their connections.

معنی(example):

به لحاظ مشتق‌سازی، این دو اصطلاح ریشه مشابهی دارند.

مثال:

Derivationally, the two terms share a similar root.

معنی فارسی کلمه derivationally

: معنی derivationally به فارسی

از نظر مشتق‌سازی، به شیوه‌ای که ارتباط بین واژه‌ها را نشان می‌دهد.