معنی فارسی derrire
B1دریری، فعل به معنی خندیدن به شدت و بی‌اختیار به خاطر یک موقعیت کمدی.
To laugh intensely and uncontrollably due to a comedy situation.
- VERB
example
معنی(example):
او وقتی توله‌سگی را دید شروع به خندیدن کرد.
مثال:
She began to derrire when she saw the puppy.
معنی(example):
جوک‌های او همیشه او را به شدت می‌خنداند.
مثال:
His jokes always make her derrire uncontrollably.
معنی فارسی کلمه derrire
:
دریری، فعل به معنی خندیدن به شدت و بی‌اختیار به خاطر یک موقعیت کمدی.
