معنی فارسی desertless
B1بدون بیابان، حاکی از فضایی است که فاقد بیابان بوده یا دارای زمینهای کشاورزی و آب است.
Free from deserts; characterized by an abundance of vegetation and water.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دره سرسبز بیابانزدایی شده و پر از زندگی بود.
مثال:
The lush valley was desertless and full of life.
معنی(example):
بسیاری رویای دنیای بدون بیابان را با منابع آبی فراوان دارند.
مثال:
Many dream of a desertless world with abundant water resources.
معنی فارسی کلمه desertless
:
بدون بیابان، حاکی از فضایی است که فاقد بیابان بوده یا دارای زمینهای کشاورزی و آب است.