معنی فارسی desertlike
B1شبیه به بیابان، حالتی که در آن ویژگیهای بیابانی وجود داشته باشد.
Having characteristics or qualities similar to a desert.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این منطقه حالتی شبیه بیابان داشت، با شنهای خشک و پوشش گیاهی کم.
مثال:
The area had a desertlike quality, with dry sand and sparse vegetation.
معنی(example):
رفتار او شبیه بیابان بود و کمتر احساسی یا ارتباطی نشان میداد.
مثال:
Her behavior was desertlike, showing little emotion or connection.
معنی فارسی کلمه desertlike
:
شبیه به بیابان، حالتی که در آن ویژگیهای بیابانی وجود داشته باشد.