معنی فارسی desertress
B1زنی که در بیابان زندگی میکند یا به آن وابسته است.
A female inhabitant of a desert; a woman who lives or thrives in desert environments.
- NOUN
example
معنی(example):
بیابانی زن به تپههای شنی گشت و به دنبال گیاهان نادر بود.
مثال:
The desertress roamed the dunes, searching for rare plants.
معنی(example):
به عنوان یک بیابانی زن، او در بقا در شرایط سخت مهارت داشت.
مثال:
As a desertress, she was skilled at surviving in harsh conditions.
معنی فارسی کلمه desertress
:
زنی که در بیابان زندگی میکند یا به آن وابسته است.