معنی فارسی designative

B1

صفتی که چیزی را معین می‌کند یا به آن اطلاق می‌شود.

Serving to designate; indicating or referring to something.

adjective
معنی(adjective):

Serving to designate.

example
معنی(example):

برچسب طراحی شده روی محصول استفاده مورد نظر آن را مشخص می‌کند.

مثال:

The designative label on the product specifies its intended use.

معنی(example):

در زبان‌شناسی، یک اصطلاح طراحی شده به کلمه‌ای اشاره دارد که یک مفهوم خاص را نشان می‌دهد.

مثال:

In linguistics, a designative term refers to a word that indicates a specific concept.

معنی فارسی کلمه designative

: معنی designative به فارسی

صفتی که چیزی را معین می‌کند یا به آن اطلاق می‌شود.