معنی فارسی designedly
B1به انجام کاری به صورت عمدی یا با هدف خاص.
In a deliberate manner; intentionally.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
By design; intentionally; according to plan.
example
معنی(example):
او به طور عمدی انتخاب کرد که در جلسه یک کت و شلوار رسمی بپوشد.
مثال:
He designedly chose to wear a formal suit for the meeting.
معنی(example):
این فیلم به عمد تولید شد تا تفکر بین تماشاگران را برانگیزد.
مثال:
The film was designedly produced to provoke thought among viewers.
معنی فارسی کلمه designedly
:
به انجام کاری به صورت عمدی یا با هدف خاص.