معنی فارسی designedness

B1

ویژگی طراحی، نوعی که به دقت و برنامه‌ریزی در خلق چیزی اشاره دارد.

The quality or state of being designed; intentionality in creation.

example
معنی(example):

طراحی‌شدگی پروژه منعکس‌کننده برنامه‌ریزی دقیق است.

مثال:

The designedness of the project reflects careful planning.

معنی(example):

درک طراحی‌شدگی یک محصول می‌تواند قابلیت استفاده آن را افزایش دهد.

مثال:

Understanding the designedness of a product can enhance its usability.

معنی فارسی کلمه designedness

: معنی designedness به فارسی

ویژگی طراحی، نوعی که به دقت و برنامه‌ریزی در خلق چیزی اشاره دارد.