معنی فارسی desireful
B2پر از آرزو، کسی که خواستههای زیادی دارد.
Full of desire; eager.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او نگاهی پر از آرزو در چشمانش داشت.
مثال:
He had a desireful look in his eyes.
معنی(example):
شوق پُر آرزوی او به تیم الهام بخشید.
مثال:
Her desireful enthusiasm inspired the team.
معنی فارسی کلمه desireful
:
پر از آرزو، کسی که خواستههای زیادی دارد.