معنی فارسی desmachymatous

C1

توصیف بافت‌های خاص در زیست‌شناسی و گیاه‌شناسی.

Referring to specific tissues in biology and botany.

example
معنی(example):

بافت‌های دسمچیماتو نقش مهمی در موجود زنده ایفا می‌کنند.

مثال:

The desmachymatous tissues play a crucial role in the organism.

معنی(example):

در گیاه‌شناسی، دسمچیماتو به بافت‌های خاص گیاهان اشاره دارد.

مثال:

In botany, desmachymatous refers to specific plant tissues.

معنی فارسی کلمه desmachymatous

: معنی desmachymatous به فارسی

توصیف بافت‌های خاص در زیست‌شناسی و گیاه‌شناسی.