معنی فارسی despite of

B1

با وجود، عبارتی برای بیان این که چیزی بر دیگری غلبه دارد، که ممکن است به اشتباه استفاده شود.

An incorrect form of 'despite', often considered grammatically inappropriate.

preposition
معنی(preposition):

In spite of; despite

example
معنی(example):

با وجود هوای سرد، آنها به پیاده‌روی خود ادامه دادند.

مثال:

Despite of the cold weather, they continued their hike.

معنی(example):

آنها خوشحال بودند با وجود مشکلات.

مثال:

They were happy despite of the difficulties.

معنی فارسی کلمه despite of

: معنی despite of به فارسی

با وجود، عبارتی برای بیان این که چیزی بر دیگری غلبه دارد، که ممکن است به اشتباه استفاده شود.