معنی فارسی dessa
B1دسا، یک اصطلاح برای توصیف لباس یا چیزی زیبا و جذاب در زبان محاورهای.
An informal term used to describe something stylish or attractive.
- OTHER
example
معنی(example):
او یک لباس زیبا به مهمانی پوشید، واقعاً یک دست لباس زیبا بود.
مثال:
She wore a lovely dress to the party, it was a real dessa.
معنی(example):
پس از این رویداد، همان لباس زیبا موضوع بحث شهر بود.
مثال:
The dessa was the talk of the town after the event.
معنی فارسی کلمه dessa
:
دسا، یک اصطلاح برای توصیف لباس یا چیزی زیبا و جذاب در زبان محاورهای.