معنی فارسی dessicate

B2

خشک کردن، فرآیند استخراج رطوبت از بیت‌های زنده یا مواد غذایی.

To remove moisture from something, typically to preserve it.

example
معنی(example):

شما باید گیاهان را قبل از استفاده خشک کنید.

مثال:

You need to dessicate the herbs before using them.

معنی(example):

گرما میوه را خشک کرده و آن را برای مدت طولانی‌تری نگه می‌دارد.

مثال:

The heat will dessicate the fruit and make it last longer.

معنی فارسی کلمه dessicate

: معنی dessicate به فارسی

خشک کردن، فرآیند استخراج رطوبت از بیت‌های زنده یا مواد غذایی.