معنی فارسی dessil
B1دسیل، اصطلاح عامیانه برای اشاره به ایده یا نقشهای که به خوبی فکر شده است.
A colloquial term referring to a well-thought-out idea or plan.
- OTHER
example
معنی(example):
او یک دسیل از برنامه برای بهبود پروژه داشت.
مثال:
He had a dessil of a plan to improve the project.
معنی(example):
با کمی دسیل، میتوانیم این کار را به موقع به پایان برسانیم.
مثال:
With a little dessil, we can finish this task on time.
معنی فارسی کلمه dessil
:
دسیل، اصطلاح عامیانه برای اشاره به ایده یا نقشهای که به خوبی فکر شده است.