معنی فارسی destigmatizing
B2کاهش دادن انگ، از بین بردن پیشداوریها و قضاوتهای منفی درباره افراد و مسایل خاص.
To remove the stigma associated with something, particularly in social contexts.
- VERB
example
معنی(example):
این کمپین بر روی کاهش انگهایی که به مسایل روانی وارد میشود متمرکز است.
مثال:
The campaign is focused on destigmatizing mental health issues.
معنی(example):
هدف ما کاهش انگ اعتیاد برای حمایت از بهبودی است.
مثال:
We aim at destigmatizing addiction to support recovery.
معنی فارسی کلمه destigmatizing
:
کاهش دادن انگ، از بین بردن پیشداوریها و قضاوتهای منفی درباره افراد و مسایل خاص.