معنی فارسی destructibleness

B1

قابل تخریب بودن، وضعیتی که در آن چیزی می‌تواند آسیب ببیند یا نابود شود.

The state or quality of being destructible.

example
معنی(example):

قابل تخریب بودن مجسمه آن را به یک نمایش موقت تبدیل کرد.

مثال:

The destructibleness of the sculpture made it a temporary display.

معنی(example):

معماران هنگام طراحی ساختمان‌ها به قابلیت تخریب توجه می‌کنند.

مثال:

Architects consider destructibleness when designing buildings.

معنی فارسی کلمه destructibleness

: معنی destructibleness به فارسی

قابل تخریب بودن، وضعیتی که در آن چیزی می‌تواند آسیب ببیند یا نابود شود.