معنی فارسی destructivity
B2میزان یا قدرت تخریبپذیری، به ویژه در رابطه با مواد یا فعالیتهای خاص.
The measure or capability of causing destruction.
- NOUN
example
معنی(example):
تخریبپذیری سلاحهای هستهای تهدید جدی برای بشریت است.
مثال:
The destructivity of nuclear weapons poses a serious threat to humanity.
معنی(example):
بحث در مورد تخریبپذیری تغییرات اقلیمی برای سیاستهای آینده مهم است.
مثال:
The discussion on the destructivity of climate change is important for future policies.
معنی فارسی کلمه destructivity
:
میزان یا قدرت تخریبپذیری، به ویژه در رابطه با مواد یا فعالیتهای خاص.