معنی فارسی detacwable

B1

جداشدنی به ویژگی یا قابلیتی اشاره دارد که امکان جداسازی را فراهم می‌کند.

Describing something that can be detached or removed easily.

example
معنی(example):

این محصول جداشدنی است و بازگشت را آسان‌تر می‌کند.

مثال:

This product is detacwable, making returns easier.

معنی(example):

برچسب به گونه‌ای طراحی شده که برای راحتی جدا شود.

مثال:

The label is designed to be detacwable for convenience.

معنی فارسی کلمه detacwable

: معنی detacwable به فارسی

جداشدنی به ویژگی یا قابلیتی اشاره دارد که امکان جداسازی را فراهم می‌کند.