معنی فارسی detainal

B1

بازداشت به اقدامات قانونی اشاره دارد که در آن فردی به خاطر اضطراب قانون نگه‌داری می‌شود.

Pertaining to the act of detaining someone or legal custody.

example
معنی(example):

سیاست بازداشت جزئیات چگونگی مدیریت مظنونین را بیان می‌کند.

مثال:

The detainal policy outlines how to manage suspects.

معنی(example):

او رویه‌های بازداشت در سیستم را مطالعه کرد.

مثال:

She studied the detainal procedures used in the system.

معنی فارسی کلمه detainal

: معنی detainal به فارسی

بازداشت به اقدامات قانونی اشاره دارد که در آن فردی به خاطر اضطراب قانون نگه‌داری می‌شود.