معنی فارسی deterrer

B1

بازدارنده، شخص یا عاملی که تلاش می‌کند تا از وقوع یک عمل نامطلوب پیشگیری کند.

A person or factor that attempts to prevent undesirable actions or behaviors.

example
معنی(example):

بازدارنده اغلب از اقدامات قوی برای جلوگیری از نادرستی استفاده می‌کند.

مثال:

The deterrer often uses strong measures to prevent wrongdoing.

معنی(example):

در بحث‌ها، بازدارنده نقش مهمی ایفا می‌کند.

مثال:

In discussions, the deterrer plays a crucial role.

معنی فارسی کلمه deterrer

: معنی deterrer به فارسی

بازدارنده، شخص یا عاملی که تلاش می‌کند تا از وقوع یک عمل نامطلوب پیشگیری کند.