معنی فارسی detersively

B1

به طور بازدارنده، به روشی که هدف آن جلوگیری یا هشدار دادن است.

In a manner that aims to prevent or warn.

example
معنی(example):

او به طور بازدارنده صحبت کرد و دیگران را از تکرار اشتباه هشدار داد.

مثال:

He spoke detersively, warning others not to repeat the mistake.

معنی(example):

مربی به طور بازدارنده با تیم پس از عملکرد ضعیفشان صحبت کرد.

مثال:

The coach addressed the team detersively after their poor performance.

معنی فارسی کلمه detersively

: معنی detersively به فارسی

به طور بازدارنده، به روشی که هدف آن جلوگیری یا هشدار دادن است.