معنی فارسی detersiveness

B1

قدرت یا توانایی بازدارنده بودن یا جلوگیری از وقوع یک عمل.

The quality or capability of preventing or deterring an action.

example
معنی(example):

بازدارندگی قوانین توسط بازیکنان زیر سؤال رفت.

مثال:

The detersiveness of the rules was questioned by the players.

معنی(example):

بازدارندگی مجازات‌های شدید می‌تواند تخلفات را کاهش دهد.

مثال:

The detersiveness of heavy penalties can reduce offenses.

معنی فارسی کلمه detersiveness

: معنی detersiveness به فارسی

قدرت یا توانایی بازدارنده بودن یا جلوگیری از وقوع یک عمل.