معنی فارسی detester
B1کسی که از چیزی نفرت دارد، به ویژه در مورد رفتار یا شرایط غیر قابل قبول.
One who detests; a person who dislikes something intensely.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک تنفره ثابتقدم از فیلمهای بد است.
مثال:
He is a regular detester of bad movies.
معنی(example):
به عنوان کسی که از بیعدالتی متنفر است، او برای برابری مبارزه میکند.
مثال:
As a detester of injustice, she fights for equality.
معنی فارسی کلمه detester
:
کسی که از چیزی نفرت دارد، به ویژه در مورد رفتار یا شرایط غیر قابل قبول.