معنی فارسی dethroner
B1برکنارکننده، به فردی اشاره دارد که اقدام به برکناری دیگری از مقامش میکند.
A person who removes someone from a position of power or authority.
- NOUN
example
معنی(example):
برکنارکننده شاه به یک رهبر قدرتمند تبدیل شد.
مثال:
The dethroner of the king became a powerful leader.
معنی(example):
برکنارکننده معمولاً توسط مردم به عنوان یک قهرمان دیده میشود.
مثال:
A dethroner is often seen as a hero by the people.
معنی فارسی کلمه dethroner
:
برکنارکننده، به فردی اشاره دارد که اقدام به برکناری دیگری از مقامش میکند.