معنی فارسی detractress
B1زنی که به صورت منفی در مورد دیگران یا چیزی صحبت میکند و سعی میکند اعتبار آنها را کاهش دهد.
A woman who detracts or disparages others.
- NOUN
example
معنی(example):
آن زن تخریبگر درباره فیلم بهطور منفی صحبت کرد.
مثال:
The detractress spoke negatively about the movie.
معنی(example):
او به عنوان یک تخریبگر شناخته میشود که دیگران را تضعیف میکند.
مثال:
She is known as a detractress who undermines others.
معنی فارسی کلمه detractress
:
زنی که به صورت منفی در مورد دیگران یا چیزی صحبت میکند و سعی میکند اعتبار آنها را کاهش دهد.