معنی فارسی detray
B1دروغ گفتن یا گمراه کردن درباره یک موضوع یا شخص.
To betray or misrepresent the truth.
- VERB
example
معنی(example):
دروغ گفتن میتواند به شهرت شما آسیب برساند.
مثال:
To detrayed the truth could harm your reputation.
معنی(example):
اگر اطلاعات مهمی را دروغ بگویی، ممکن است به ضررت باشد.
مثال:
If you detrayed important information, it might backfire.
معنی فارسی کلمه detray
:
دروغ گفتن یا گمراه کردن درباره یک موضوع یا شخص.