معنی فارسی detruding
B1عمل پایینکشیدن، به ویژه در زمینه دندانها برای اصلاح وضعیت آنها.
The act of moving downwards or pressing against something externally.
- VERB
example
معنی(example):
پایینکشیدن اغلب برای تراز درست دندانها ضروری است.
مثال:
Detruding is often necessary for proper dental alignment.
معنی(example):
دندانپزشک فرآیند پایینکشیدن را برای من توضیح داد.
مثال:
The dentist explained the process of detruding to me.
معنی فارسی کلمه detruding
:
عمل پایینکشیدن، به ویژه در زمینه دندانها برای اصلاح وضعیت آنها.