معنی فارسی detruncate
B1کوتاه کردن یا بریدهکردن بخشی از چیزی، معمولاً برای تمرکز بیشتر.
To shorten or cut off sections of something, typically for clarity or focus.
- VERB
example
معنی(example):
در آزمایش، ما مجبور بودیم قطعات بلند چوب را کوتاه کنیم.
مثال:
In the experiment, we had to detruncate the long pieces of wood.
معنی(example):
برای وضوح، نویسنده تصمیم به کوتاه کردن توضیحات طولانی گرفت.
مثال:
For clarity, the author decided to detruncate the lengthy explanations.
معنی فارسی کلمه detruncate
:
کوتاه کردن یا بریدهکردن بخشی از چیزی، معمولاً برای تمرکز بیشتر.