معنی فارسی deviances
B2انحرافات، تغییرات یا رفتارهایی که از نُرمهای اجتماعی جدا شدهاند.
Variations or departures from accepted social norms or standards.
- NOUN
example
معنی(example):
این مطالعه انحرافات رفتاری بین گروههای سنی مختلف را بررسی کرد.
مثال:
The study examined the deviances in behavior among different age groups.
معنی(example):
انحرافات فرهنگی میتوانند به بحثهای جامعهشناختی جالبی منجر شوند.
مثال:
Cultural deviances can lead to interesting sociological discussions.
معنی فارسی کلمه deviances
:
انحرافات، تغییرات یا رفتارهایی که از نُرمهای اجتماعی جدا شدهاند.