معنی فارسی deviancy

B2

انحراف، رفتار یا ویژگی‌هایی که از نُرم‌های اجتماعی متفاوت است.

The quality of being deviating or departing from accepted social norms.

example
معنی(example):

محقق بر انحراف از نُرم‌های اجتماعی تمرکز کرد.

مثال:

The researcher focused on the deviancy of societal norms.

معنی(example):

انحراف اغلب پرسش‌هایی درباره اخلاق و کردار مطرح می‌کند.

مثال:

Deviancy often raises questions about morality and ethics.

معنی فارسی کلمه deviancy

: معنی deviancy به فارسی

انحراف، رفتار یا ویژگی‌هایی که از نُرم‌های اجتماعی متفاوت است.