معنی فارسی deviltries
B1کارهای شرورانه یا شیطانی که معمولاً به صورت شوخی یا سرخوشی انجام میشوند.
Mischievous or wicked acts, often playful in intent.
- NOUN
example
معنی(example):
کارهای شیطانی شوخ طبعی مشکلات زیادی بوجود آورد.
مثال:
The deviltries of the prankster caused a lot of trouble.
معنی(example):
کارهای شیطانی او خندهدار بودند اما گاهی اوقات هرج و مرج ایجاد میکردند.
مثال:
Her deviltries were amusing but often created chaos.
معنی فارسی کلمه deviltries
:
کارهای شرورانه یا شیطانی که معمولاً به صورت شوخی یا سرخوشی انجام میشوند.