معنی فارسی devocate

B1

عمل مخالفت با چیزی یا ابراز نظر بر خلاف یک ایده یا پیشنهاد.

To oppose or advocate against something.

example
معنی(example):

دیواکیت به معنای مخالفت با یک پیشنهاد است.

مثال:

To devocate is to advocate against a proposal.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که مهم است با طرح مضر مخالفت کند.

مثال:

She felt it was important to devocate the harmful plan.

معنی فارسی کلمه devocate

: معنی devocate به فارسی

عمل مخالفت با چیزی یا ابراز نظر بر خلاف یک ایده یا پیشنهاد.