معنی فارسی devocation
B1عمل مخالفت یا ابراز نظر منفی نسبت به یک موضوع خاص.
The act of opposing or arguing against a particular idea or proposal.
- NOUN
example
معنی(example):
مخالفت در دادگاه میتواند نتیجه یک پرونده را تغییر دهد.
مثال:
Devocation in court can change the outcome of a case.
معنی(example):
مخالفت او با سیاست به تغییرات قابل توجهی منجر شد.
مثال:
Her devocation of the policy led to significant changes.
معنی فارسی کلمه devocation
:
عمل مخالفت یا ابراز نظر منفی نسبت به یک موضوع خاص.