معنی فارسی devotedly
B1به صورت دیوتمندانه، در توصیف عمل یا رفتار کسی که با تمام وجود به چیزی متعهد است.
In a manner that shows strong affection and commitment.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور دیوتمندانهای برای رسیدن به اهدافش کار میکند.
مثال:
She works devotedly to achieve her goals.
معنی(example):
او به مدت سالها به طور دیوتمندانه او را دوست داشت.
مثال:
He loved her devotedly for many years.
معنی فارسی کلمه devotedly
:
به صورت دیوتمندانه، در توصیف عمل یا رفتار کسی که با تمام وجود به چیزی متعهد است.